به گزارش کاسپین، نیما فریدمجتهدی فعال فرهنگی و اجتماعی در یادداشتی نوشت؛ رودها شریانهای حیاتی یا به قولی رگهای زمین هستند.
اهمیت رودها در زمینۀ تأمین آب برای حیات بشر و همچنین فراهمسازی خاکهای حاصلخیز جهت کشتوکار بیبدیل است.
نقش رودها در شکلگیری تمدنهای بشری قابل
ملاحظه بوده و همچنان در راستای دوام آنها، پابرجا است.
اولین مفهوم ذهنی که با شنیدن واژۀ رود به ذهن رسوخ میکند، حیات است. امروزه رودها علاوهبر نقششان بهعنوان تأمینکنندۀ بخشی از کالا و خدمات برای جوامع ذینفع، از جنبههای دیگری نیز موردِ توجه قرار دارند.
ازجمله ارزشهایی که از لحاظ تأمین پالایش محیطزیست شهری به عهده دارند، جنبۀ زیباییشناسی و گردشگری نیز نقش رودها هر روزه پُررنگتر میشود. علاوهبراین نباید از نقش رودها در زمینۀ حملونقل غافل بود.
باید توجه داشت که در استان گیلان در گذشتهای نه چندان دور، رودها از لحاظ حملونقل نقش پُررنگی داشتند.
بندر پیربازار نمونۀ شاخصی از استفادۀ رودها بهعنوانُ بسترهای حملونقل بودهاست.
گیلان سرزمین رودها است. رابینو در زمینۀ رودهای گیلان، اشاره جالب توجهای دارد. «شاید هیچ نقطهای از جهان بهقدر ولایات جنوبی دریای کاسپین از جویبار و رودخانه بهرهمند نباشد. در اینجا تعداد بیشماری رودخانه وجود دارد که سرچشمۀ آنها مانند دیگر رودها در کوهستانها نیست و از آب برنجزارها تشکیل میشود. تنها چهلوپنج رودخانه به مرداب انزلی میریزد».
رودهای گیلان، بهویژه رودخانه سفیدرود، همچنین دارای اثرهای عمیق فرهنگی- تاریخی بودهاند. بهعنوان مثال، رودخانه سفیدرود در گذشته بهعنوانِ یک عامل طبیعیِ مانع در میانه جلگه گیلان، بر افتراقهای فرهنگی، مذهبی و تاریخی منطقه تأثیرهای عمده داشتهاست.
این رود در طول تاریخ تا حدود زیادی بر مرزهای تاریخی و فرهنگی شرق و غرب گیلان انطباق داشت.
گیلان، گیسوان رود جاری در جلگه
سرزمین گیلان به دو دلیل عمده از منظر جغرافیای رود دارای ویژگیهایی است که در کمتر جایی در فلات ایران مشاهده میشود. یکی از آنها، فراوانی رودها و آبراههها در جغرافیای گیلان است. امریکه به فراوانی توسط محققین، مستشرقین و کسانی که در زمینۀ گیلان مطلبی نوشتهاند، به آن اشاره شدهاست.
دومین ویژگی، وجود رودخانۀ بزرگ سفیدرود است. رودی که از به هم پیوستن دو رودخانۀ بزرگ شاهرود و قزلاوزن شکل گرفته و به دریای کاسپین میریزد. به هم پیوستن این دو رودخانه و جاری شدن آن به سمت دریای کاسپین و زهکشی مساحتی در حدود 70 هزار کیلومترمربع، خود از جنبههای جالب توجۀ آن است. رودخانۀ سفیدرود فصل مشترک رشتهکوههای عظیم البرز و زاگرس است. رودی که آوردههایش برگرفته از دهها قلۀ عظیم در پهنۀ فلات ایران است. قللی چون شاهنشین در رشتهکوۀ چهلچشمۀ کردستان، بزقوش، سهند، آقداغ، بَغروبَند، کَهار، ناز، علمکوه، سیالان، شاهالبرز و… . همین مسئله اهمیت این رودخانه را دو چندان میکند.
از دیگر دلایل اهمیت رودخانۀ سفیدرود، میتوان دو مورد را عنوان کرد. این رودخانه تنها رودخانهای است که از عرض رشته کوه عظیم البرز عبور کرده و به دریای کاسپین راه یافتهاست. علاوهبراین، سفیدرود از محدود رودخانههایی در ایران است که از سرچشمه و کانونی کم بارشتر به سمت منطقهای پربارشتر وارد میشود.
رودخانههای گیلان علاوهبر دریا و تالابهای آن، نقش مؤثری در تأمین معیشت مردم داشته است. فراوانی ماهیان در رودهای این سرزمین تا چندی پیش به حدی بود که بازگوییِ میزان وفور آن برای مردمان امروزِ گیلانزمین، به افسانه میماند. قوت اصلی مردم گیلان ماهی بوده است. ماهی چه به شکل صید تازه و چه به شکل تولیدهای جانبی مانند ماهیِ شور و ماهیِ دودی، بخش بزرگی از محتویات سفرهی مردم گیلان را تأمین میکرد. علاوهبر اهمیت رودها در زمینه تأمین نیازهای زیستی بشر، رودخانهها در برخی از زمینههای دیگر هم در گیلان دارای نقشهای کاربردی بودهاند.یکی دیگر از کارکردهای رودهای گیلان برای مردم آن، استفاده از آنها بهعنوانِ بستر مواصلاتی بوده است.
از مهمترین ویژگیهای جلگهی گیلان که از دلایل شهرت منفی آن محسوب میشد، رطوبت زیاد مناطق جلگهای آن است که همراه با پوشش گیاهی انبوه و زمین گلآلود، شرایط حملونقل را در این پهنه جغرافیایی با مشکل مواجه میکرد.
عدم وجود راههای مناسب که علاوهبر شرایط محیطی و بهدلیلِ عدم توجه، از وضعیت بغرنجی برخوردار بودند، بخشی از گزارش سفر کسانی است که از سرزمین گیلان عبور کردهاند. در این بین فراوانی و پراکنش شاخههای رودهای کوچک و بزرگ در گیلان یک امتیاز برای فائق آمدن بر این دشواری محسوب میشد. رودهای گیلان تا ابتدای قرن بیستم، یکی از بسترهای حملونقل توسط کشتیهای کوچک و قایقهای بزرگ در جلگه گیلان محسوب میشدند
مهمترین رودی که در آن دوران نقش مهم راهِ مبادلهای را بهویژه در زمینه تجاری در گیلان بازی میکرد، رودخانهی پیربازار بود که در جایجای منابع تاریخی از آن بهعنوانِ مسیر حملونقل کالا و مسافر، با عنوان بندر پیربازار و بندر رشت نام برده شده است: «خودمان، خدمتکارهایمان و بارهایمان، دو قایق بزرگ را اشغال کردیم، بادبان برافراشته بود و باد مساعدی میوزید که با همراهی گاه و بیگاه پاروها از میان دریاچه تا ورودی رودِ پیربازار پیش میبرد، مسافتی در حدود 16 مایل که در سه ساعت طی شد. رودخانه بیشتر از هشت یا نه یارد پهنا نداشت و نیزار، توسکاها و بوتههای تمشک جنگلیِ پیراموناش، باعث کندی حرکتمان شده بود، تعداد زیادی قایق شبیه قایق خودمان در مسیر حرکت به بندرانزلی از کنارمان عبور کردند. پیربازار دارای اسکله بود». نکتهی جالبی که در بازدیدهای میدانی در رودخانههای حتی کوچک و دستکند گیلان در جلگه مرکزی به آن برخورد شد، استفاده از این رودها برای حمل بار تا حوالی منازل افراد بوده است، بهنوعی که در کناره برخی از منازل که در حاشیه این روخانهها وجود داشتند، مردم بومی اسکلههایی کوچک برای خانههای خود ساخته بودند (روستای دافچاه). همچنین در گذشته بهدلیلِ عدم وجودِ پل بر رودخانه سفیدرود، برای عبور از آن در برخی از مناطق، از کرجی استفاده میکردند، امری که تا چند دهه پیش نیز رایج بوده است.
از تمام استفادهای که در پیشینه تاریخی گیلان از رودهای آن انجام میگرفت، عملاً به غیر از صید، آن هم نه به شکل گستردۀ آن، چیز خاصی باقی نمانده است. تنها نشانههایی از بهرهبرداری گردشگری و تفرجی و تولید ماهیان سردآبی در کرانه رودها آن هم در مناطق کوهپایهای کوهستانی باقی مانده است. آنجا که رودهای ما به جلگه میرسند. دیده نمیشوند. رودهایمان را دفن کردهایم. در میانه شهرها، در میانۀ بتن، در دل فاضلاب. آنجا که باید رودی دیده شود، تنها بوی بد فاضلاب است که کسی را متوجه حضورشان میکند! از دیوارههای بتنی کرانه رودخانههای داخل رشت، دیوارههای حائلی که میان مردم و رود است! و از دهها نهری که این روزها در گوشهوکنار این سرزمین تخریب میشوند! و مورد ساخت و ساز قرار میگیرند. رودهای ما محل تخلیه نخاله، زباله، پسماند، فاضلاب، در بهترین شرایط مکانی برای تعرض و زمینخواری (سفیدرود) است. در تکتک رودهای گیلان، در جلگه از آستارا تا چابکسر، به غیر از پارکهای تزئینی کرانه رودها که آن هم به زور تعارف ایجاد شده جز تباهی چشمانداز چیزی قابل مشاهده نیست. فاضلابهای روباز. رودهای زائد. تنها کافی است نگاهی به فلات ایران بیاندازیم تا بدانیم حسرت یک رودِ جاری و نقشی که در زندگی و طروات منظر یک شهر دارد چیست مثالهای اروپایی و آسیاییاش پیشکش. اینجا گیلان است. اینجا از بس که رود داریم، دل زدهایم. رودهای زائدِ ما شاید با خشکیاشان روزی، ما را با یادشان بیاندازند یا شاید خبری از سیلی که آمده و برده و کشته. از رودهایمان تنها کلامی باقی مانده، یادش بخیر، روزی اینجا شنا میکردیم…
کد خبر:
16115