آژانس خبری کاسپین – بهرام قربانپور : زبان مادری یکی از مهم ترین داشته های تمدن ساز بشری که با آن افراد اصالت، هویت و ماهیت خودشان را «فریاد» می زنند. زمان مادری شیواترین رسانه برای معرفی یک قوم و فرهنگ است. ایده بزرگداشت روز جهانی زبان مادری ابتکار «بنگلادش» بود. در کنفرانس عمومی یونسکو در سال 1999 تصویب شد و از سال 2000 در سراسر جهان به سکل یک فرهنگ در آمد.
یونسکو به اهمیت تنوع فرهنگی و زبانی برای جوامع پایدار معتقد است. این در صلاحیت صلح است که برای حفظ تفاوت در فرهنگ ها و زبان هایی که تحمل و احترام به دیگران را تقویت می کنند ، تلاش کند.
تنوع زبانی با از بین رفتن بیشتر و بیشتر زبانها به طور فزاینده ای مورد تهدید قرار می گیرد. در سطح جهان 40 درصد مردم به آموزش به زبانی که صحبت می کنند یا می فهمند دسترسی ندارند. با این وجود ، پیشرفت در زمینه آموزش چند زبانه مبتنی بر زبان مادری با درک روزافزون از اهمیت آن، به ویژه در اوایل تحصیل، و تعهد بیشتر به توسعه آن در زندگی عمومی ، انجام می شود.
جوامع چند زبانه و چندفرهنگی از طریق زبان آنها وجود دارد که دانش و فرهنگ سنتی را به روشی پایدار منتقل و حفظ می کند.
فرانسوی ها پیشگام در زبان مادری
روز جهانی زبان مادری فرصتی برای ترویج احترام و مدارا نسبت به زبانهای مختلف و حفظ تنوع زبانی در سراسر دنیاست. طبق تخمین سازمان ملل، 40 درصد از جمعیت جهان از آموزش به زبانی که آن را می فهمند و به آن صحبت می کنند محرومند و مجبور به یادگیری زبان دیگری هستند. این مساله نه تنها حفظ دانش و سنت ها به شکلی پایدار را با مشکل روبرو می کند، بلکه چالشی بر سر راه کثرت اندیشه ها هم به حساب می آید. در واقع استفاده از یک زبان واحد در آموزش یا در مبادلات دیپلماتیک باعث فقیر شدن زبان مادری و استاندارد مردم یک منطقه می شود. برای همین است که کشور فرانسه برای دفاع از چند زبانگی و استفاده از زبان فرانسه در سازمانهای بین المللی که در آنها از زبان رسمی استفاده می کنند بسیج شده است.
در حال حاضر زبان فرانسوی پنجمین زبان پرکاربرد جهان و دومین زبان پرکاربرد در مبادلات دیپلماتیک به حساب می آید. این اتفاق به لطف تلاشهای وزارت خارجه این کشور برای ترویج روزانه زبان فرانسه و جهان فرانسوی زبان و همچنین تقویت جایگاه زبان فرانسه در جهان صورت گرفته است.
دوم اسفند روز جهانی زبان مادری فرصتی برای بازشناسی، احیا و معرفی «زبان اصیل مادری» است. این نامگذاری نخستین پیامی که با خود دارد ارج و قرب زبان مادری است یعنی زبان مادری با اهمیت، ارزشمند و قابل پاسداشت است.
زبان مادری در کلاس جهانی
بر اساس بیانیه یونسکو حمایت و ترویج زبانهای مادری، عامل اصلی ایجاد شهروندی جهانی و تفاهم متقابل واقعی است. آشنایی و صحبت به بیش از یک زبان، باعث میشود که درک بهتری از گنجینه تعاملات فرهنگی در جهان پدید آید. به رسمیتشناختن زبانهای محلی، مردم را توانمند میکند تا صدایشان بهتر شنیده شود و نقش فعالی در سرنوشت جمعی خود ایفا کنند. به این دلیل است که یونسکو همه تلاش خود را بهکار میبرد تا از همزیستی هماهنگ ۷ هزار زبان دنیا که مردم جهان به آن سخن میگویند حمایت کند.
به رسمیتشناختن این زبانها، به معنی گشودن دری روی حجم زیادی از مطالب علمی سنتی است که اغلب نادیده گرفته شده ، و نیز به معنی غنیساختن بنیان دانش ما است.
زبانهای محلی، رکن ایجاد بسیاری از زبانهایی است که در سراسر جهان در حوزه علم بهکار میرود. این زبانها همچنین در معرض بیشترین خطر قرار دارند. حذف زبانهای مادری، به معنی محرومکردن افراد آن زبان، از حق اساسی هر بشر برای کسب معرفت علمی است.
و اکنون نیز، ارتباط نزدیک مردم با یکدیگر در «دهکده جهانی«، فعالیت برای ایجاد تفاهم بین فرهنگی و گفتگو را حیاتیتر میکند. یونسکو با برگزاری فعالیتهای سازماندهیشده، کنفرانسها، کنسرتها و سمینارها در سراسر جهان، بر اهمیت تنوع زبانشناسی و چندزبانگی تأکید میکند.
ضعف آموزشی در حوزه زبان مادری
«امین حسن پور» از فعالین ادبی و هنری گیلان که کوشش بسیاری برای حفظ زبان مادری کرده است، می گوید: بی علاقگی مردم به زبان مادری دلایل تاریخی و فرهنگی دارد ما مردم گیلک به چند دلیل خیلی بیشتر دچار استحاله زبانی و فرهنگی شده ایم در واقع نوعی استعمار داخلی که از آغازین روزهای شکل گیری دولت مرکزی و به وجود آمدن چیزی به نام ایران در دوران صفویه شروع شد روی ما بیشترین تاثیر را گذاشت به واسطه نزدیکی ما به پایتخت، داشتن مازاد تولید استراتژیکی به نام ابریشم یا همان نوغان و مساله زمین، دستاندازی به این سرزمین خیلی بیشتر بوده و تلاش برای استحاله فرهنگی مردم این سرزمین هم بیشتر بوده، از طرفی چون ما خیلی نزدیک به پایتخت بودیم توریسم و گردشگری اینجا خیلی زود پا گرفت و ارتباط ما با پایتخت زبان ما را بیشتر دستخوش تغییر کرد و در کنارش هم سیاستهای تحقیر در زمان پهلوی مخصوصا از طریق رسانهها و آموزش و تأکید و اصرار روی لهجه و گویش عنوان کردن زبان گیلکی و تحقیر و تحریف زبان گیلکی در همه جا به طور پی گیر و مستمر، و حتی تحقیر قهرمانهای این مردم به طوری که در کتابهای آموزشی و رسانهها قبل از انقلاب همیشه میرزا کوچک جنگلی و خیلی از قهرمانان را به عنوان یاغی و راهزن معرفی میکردند.
حالا هم وضع خیلی بهتر نیست فقط جوری که معرفی میشود تغییر کرده که چندان ربطی به واقعیت تاریخی ما ندارد. مجموع این عوامل ما را خیلی شکنندهتر و آسیب دیدهتر کرده و در نتیجه رفتن ما به سوی این زبان هم خیلی ضعیفتر بوده اما در خیلی از اقوامی که زبان برایشان اهمیت بیشتری دارد یکی از دلایلش این است که آنجا مناسبات کالایی و سرمایهای شهرنشینی خیلی دیرتر و کندتر پیشرفت کرد و مناسبات عشیرهای و قومی تا همین الان ادامه پیدا کرده است ولی در گیلان این طور نبود.
از طرف دیگر در گیلان مهاجرت نیروهای روشنفکر در چند دوره، یک دوره بعد از کودتای سال ۳۲، یک نمونه بعد از سرکوب جنگل و یک نمونه هم بعد از سال ۵۹ تا سال ۶۸ تقریبا بخش عمده نیروی متفکر و روشنفکر جامعه گیلان از این جامعه مهاجرت کردند و یا حذف شدند در نتیجه چون مهمترین افرادی که در حوزه زبان گیلکی فعالیت داشتند مثل محمد امینی ( م. راما )، محمد ولی مظفری، محمود پاینده لنگرودی، شیون فومنی و خیلیهای دیگر از همین جریانات بودند .
به گفته ی وی، این طور نیست که مردم گیلان زبان خودشان را دوست نداشته باشند هر جا ما آزموده ایم شاهد این دلبستگی بوده ایم. این را همین حالا نیز میشود آزمود، هرجا بدون تحقیر، ضمن حفظ کرامت آدمها و بدون تبلیغ دیگری ستیزی و ناسیونالیسم و دشمنی با اقوام دیگر زبان گیلکی تبلیغ و معرفی میشود استقبال مردم خیلی هم خوب است.
فراموش نکنیم، آموختن هر زبانی نیاز به مدرسه، کلاس، رسانه، دیدن فیلم و سریال و شنیدن موسیقی دارد اینها تا زمانی که نباشند زبان ضعیف میماند و این هیچ ربطی به عوامل و ویژگیهای ذاتی یک زبان ندارد.
گیلان نشینی غیربومی ها تهدید دیگر گیلکی
یک عامل دیگر این است که پس از اصلاحات اراضی طبقه متوسط شهرنشین در گیلان خیلی خیلی زیاد افزایش پیدا کرد که همراه بود با مهاجرت به داخل استان از جاهای دیگر، چیزی شبیه به الان منتها با ابعاد کوچکتر. اینها هم خیلی مؤثر بودند چون به طریق مشخص طبقه متوسط به دلیل وضعیت دوگانه خودش،همیشه نسبت به فرهنگ بومی حالت زدگی دارد و آن را مانع پیشرفت و ترقی خود میداند به ویژه که ساختار کشور ما ساختار مرکز گرا و مبتنی بر فرهنگ رسمی فارسی است و شما برای پیشرفت واقعا ناچارید که از این لهجه و زبان بومی خودتان فاصله بگیرید در نتیجه این هم عامل دیگری بوده که به این مساله شتاب داده است.
این فعال ادبی ادامه می دهد؛ گرچه من پیش بینی میکنم همین عوامل به صورتهای دیگری در سالهای آینده روند عکس را بوجود بیاورند، یعنی ریزش بخش عمدهای از طبقات متوسط به طبقات پایینتر به خاطر بحرانهای اقتصادی و از آن طرف سودآور شدن برخی فعالیتهای فرهنگی فولکلور برای بخش مرفه جامعه آنها را هم در کنار طبقات پایین اجتماعی متوجه زبان و فرهنگ گیلکی کرده وگرنه طبقات پایین چه در روستاها و چه در شهرها همه این سالها این زبان را دوست داشتند استفاده میکردند در شادیها و غمهایشان، هنوز هم این طور است در مراودات، کسب و کار، کوچه و خیابان و فقط در برخورد با مراجع رسمی و طبقات بالای اجتماع است که مجبورند این را کنار بگذارند.
لزوم حفظ زبان مادری با ترفندهای مختلف
کارشناسان حوزه زبان معتقدند؛ کارهای بسیاری میشود انجام داد تا «زبان مادری» احیا، حفظ و معرفی شود که مهمترینش تولید محتوای ارزشمند به زبان گیلکی در قالب داستان، شعر، ترانه، فیلم، سریال، انیمه، مانگا، کمیک استریپ، کارتون، و هر آنچیزی که محتوا و تولید فرهنگی باشد و مخاطب را جذب کند.
اما آن چیزی که این روزها زبان مادری گیلانی ها را به مخاطره انداخته و خطر بزرگی برای لهجه ها، گویش ها و زبان مادری مردم گیل و دیلم شده پیری جمعیت و کاهش عجیب و غریب «فرزندآوری» است، مساله ای که نه تنها همه حوزه ها را تحت تاثیر خودش قرار داده بلکه در حوزه «زبان مادری» هم به عنوان یک تهدید مطرح است.
آن طور که مسئولان بهداشت و درمان گفته اند اگر تا چند سال آینده اتفاقی برای جوانی جمعیت و فرزندآوری در گیلان رخ ندهد کمتر از 5 سال آینده باید برای زبان گیلکی «فاتحه خوانی» کرد، پس برای حفظ این زبان شیرین، نرم و خوش آهنگ گیلانی دست به دامان «جوانی جمعیت» شد.
کد خبر:
25034