امروز: ۱۴۰۳/۰۹/۲۲

دیوار کوتاه امنیت

در حقیقت امنیت همان دیوار و سقف است، دیوار و سقفی که یک کشور در سایه آن قادر خواهد بود موتور اقتصاد خود را روشن کند. کار آن ستون و سقف به طور مستقیم تولید نیست، بلکه ایجاد یک ضمانت برای پشتیبانی علیه عوامل بر هم زننده فرایند تولید است .

 

به گزارش کاسپین مصطفی صحراپیما فعال اجتماعی گیلان در یادداشتی نوشت؛ پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم: نعمتان مجهولتان الصّحّةّ و الأمان: «دو نعمت است که قدر آن دانسته نمیشود سلامت و امنیت.»

در خصوص سلامتی یا عافیت بیشتر انسانها به طور حتم دارای تجاربی هستند، تا جایی که در جامعه ما به شکل مثل درآمده است: “قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید”. غیر ممکن است کسی در طول زندگی خود دچار بیماری و سختیهای آن نشده باشد. بیماریهایی که میتواند هم خود بیمار و هم خانواده و نزدیکان او را تحت شرایط بسیار سختی قرار دهد. به همین دلیل هر چند که انسان پس از کسب عافیت در بسیاری از موارد سختیهای دوران بیماری و نقاهت را زود از خاطر میبرد و به گونهای رفتار می کند که انگار هرگز طعم آن بیماری و سختی را نچشیده، اما در خصوص امنیت موضوع تا حدی متفاوت است.

بسیاری از افراد ممکن است در طول زندگی خود هرگز ناامنی را به آن معنا و مفهومی که شرایط را برای یک زندگی مناسب و معمول از آنها سلب نماید تجربه نکنند، مانند شرایطی که افرادی به دلیل آتش جنگ آواره شده و مجبور به ترک سکونتگاه و امکاناتی میشوند که شاید در طی چند دهه برای به دست آوردن آنها تلاش کردهاند، مانند اتفاقی که پیشتر در سوریه و عراق شاهد آن بودیم و امروز در غزه و لبنان به وضوح آنرا میبینیم.

شاید همه ما، چه در دنیای واقعی و چه در فضای مجازی با این جملات کنایه آمیز مواجه شده باشیم: “به جاش امنیت داریم! “، “این بود امنیتتون؟”، و … . اما آیا واقعاً این جملات به حقیقتی اشاره دارند؟ آی این افراد به معنای واقعی کلمه درگیر “ناامنی” شدهاند که چنین اعتراضی را از خود نشان میدهند؟ یا اینکه فهم افراد در درک واقعیت امنیت و ناامنی دچار اشکال شده و یا حتی باید پرسید که آیا ممکن است نفع عدهای در اظهار نفهمی آنها باشد؟

شاید هر سه مورد دخیل باشند. در حقیقت امنیت بطور حتم در تمام جهان، لوکسترین و گرانبها ترین کالایی است که یک نظام میتواند برای مردمی که در جغرافیای سیاسی آن ساکن هستند تأمین کند. بدون امنیت هیچ چیزی وجود نخواهد داشت .این کالای گرانبها در هر کشوری به شکلی خاص تأمین میشود، و ممکن است اقدامی برای تامین امنیت در یک کشور، از سوی کشوری دیگر نهی و مردود شمرده شود!

کشورها یا امنیت یا به شکل درونزاد به وجود میآورند، و یا مجبور هستند که هزینه گزافی را برای خرید کالای گرانبهای امنیت بپردازند. از آنجایی که “ساخت مستقل امنیت” بسیار خاص و تا حدودی انحصاری است، می توان به جرات گفت که بسیاری از کشورهای جهان برای تامین امنیت خود با درجات مختلف وابسته به قدرتهای بزرگ هستند.

امنیت تا زمان بروز نا امنی به چشم نمیآید ،یعنی مانند همان سلامتی، پس چندان عجیب نیست که مردمی که فاقد تجریه “ناامنی” هستند ،امنیت موجود را نفی کرده و یا به سخره بگیرند.

برای روشن شدن موضوع ،تصور کنید که قرار است کارخانهای در محلی احداث شود. در تمام جهان، چه در کشورهای توسعه یافته و چه در حال توسعه و چه توسعه نیافته، با هر سطحی از تکنولوژی، اولین مرحله برای ساخت این کارخانه پی ریزی و ایجاد فضایی سوله مانند است تا خط تولید )یعنی سرمایه اصلی که قرار است منجر به تولید و سودآوری شود( بتواند درون آن جای بگیرد .حال بیایید تصور کنید که خط تولید کالای X برترین خط تولید موجود باشد و کالای تولیدی هم بهترین کالا از آن نوع .

سوال؛ آیا آن خط تولید میتواند بدون سقف، ستون و دیوارهایی که به صورت ایستا و بظاهر غیرموثر در فرایند اصلی تولید در بالا و اطرافش قرار دارند به کار خود ادامه دهند؟ قطع ااً خیر. آیا سرمایه گذاری حاضر میشود سرمایه خود را در معرض هزاران آسیب محیطی که بدون وجود سقف و ستون و دیوار چرخه تولید او را تهدید و نابود خواهد کرد، اقدام به سرمایه گذاری کند؟ قطع ااً خیر.

تمام هزینه هایی که برای خرید و راه اندازی آن خط تولید بکار رفته در صورت عدم وجود آن چهاردیواری به ظاهر غیرموثر، صرفاً هدر دادن سرمایه خواهد بود. هیچ عقل سلیمی بدون وجود آن بنای اولیه اقدام به سرمایه گذاری نخواهد کرد.

در حقیقت امنیت همان دیوار و سقف است، دیوار و سقفی که یک کشور در سایه آن قادر خواهد بود موتور اقتصاد خود را روشن کند. کار آن ستون و سقف به طور مستقیم تولید نیست، بلکه ایجاد یک ضمانت برای پشتیبانی علیه عوامل بر هم زننده فرایند تولید است .

نکته بسیار مهم دیگر مطلق یا نسبی بودن امنیت است. امنیت همیشه نسبی بوده و خواهد بود. امنیت در هیچ کشوری مطلق نیست و به طور کلی چیزی به اسم امنیت مطلق اص لالاً وجود خارجی ندارد. اگر به واقعیت امنیت آفرینی نیروهای مسلح ایران دقت شود، در صورت کنار گذاشتن پیش فرضهای ذهنی و تعصبات بی جا میتوان درک کرد که چنین امنیتی با توجه به شرایط موجود در هیچ کجای دنیا نظیری ندارد.

در هیچ کجای جهان کشوری با جمعیتی ۹۰ میلیون نفری، با وسعتی مشابه و نا امنیهای بیشمار همانگونه که در اطراف ایران وجود دارد را نخواهید یافت که با بودجه نظامی حدود ۱۰ میلیارد دلاری در حال تأمین امنیت مردمان سرزمنیش باشد .کشوری که در یک سو کشورهای ناامن و بحران زدهای مانند افغانستان و پاکستان را داشته باشد، در یک سو درگیریهای چالش برانگیز جمهوری آذربایجان و ارمنستان و در سوی دیگر منطقهای مانند اقلیم کردستان عراق .در حقیقت اختصاص چنین رقمی با توجه به جمعیت و شرایط موجود، و در عین حال رسیدن به یک چنین امنیت نسبی و این سطح از توانمندیهای نظامی چه در حوزه آفندی و چه پدافندی) مانند آنچه که در وعده صادق ۱ و ۲ و دفع موفقیت آمیز حمله رژیم صهیونیستی به ایران به وضوح مشاهده شد( تاکنون در جهان هرگز سابقه نداشته است.

اگر کمی وارد جزئیات آماری شویم، شاید این اعداد و ارقام بتواند نتیجه این کار بسیار مهم و به طور حتم شگفت انگیز نیروهای مسلح ایران را بیشتر نمایان کند. ایران با اختصاص حدود ۱۰ میلیارد دلار بودجه نظامی برای حدود ۹۰ میلیون نفر، در حقیقت در ازای هر ایرانی حدود ۱۱۱ دلار در سال هزینه میکند .رژیم صهیونیستی هم با بودجهای ۲۷ میلیارد دلاری و با جمعیت ۹.۵ میلیون نفری، حدود ۲۸۴۲ دلار به ازای هر شهروند خود هزینه میکند )یعنی بیش از ۲۵ برابر ایران(. این عدد برای ایالات متحده آمریکا با بودجه ۹۰۵ میلیارد دلاری) رتبه ۱ در جهان که به غیر از کمکهای نظامی اعطایی در طول سال به کشورهای همسوی آن در نظر گرفته شده( و جمعیت حدود ۳۴۶ میلیون نفری، حدود ۲۶۱۵ دلار در ازای هر یک نفر شهروند آمریکایی است) یعنی بیش از ۲۳ برابر ایران(.

آمار بالا به این دلیل ذکر شده که بسیاری از افراد به اشتباه گمان میکنند که بودجه نظامی ایران به شدت بالاست، در حالی که در حقیقت سرانه هزینههای نظامی )یعنی بودجه نظامی به ازای هر یک از شهروندان( نه تنها بالا نیست، بلکه به طور عملی بسیار پایین است و با توجه به تهدیدات پیرامونی ایران، یک بودجه نظامی یک چنینی در هیچ کجای جهان دیده نمی شود.

نکته پایانی که شاید ذکر آن لازم باشد نحوه هزینه بودجه نظامی است. زمانی که بودجه نظامی اختصاص داده شد، دریافت کننده بودجه باید با دریافت آن امنیت نسبی متعهد شده را فراهم آورد، خواه با ساخت و نگهداری موشک، پهپاد، تانک، جنگنده، ناو، زیردریایی، تربیت نیروها و … و خواه با هزینه کردن در فراتر از مرزها به منظور حفظ امنیت در داخل مرزها. صلاحیت اظهار نظر و تصمیم در مورد اینکه این بودجه در چه محلی هزینه شود هم به جز مقامات ارشد نظامی در حوزه شایستگی هیچ کسی قرار ندارد. آنچه که مهم است ،در حقیقت خروجی این هزینه اهمیت دارد، نه شیوه خرج کردن آن.

اما آنچه که به وفور در جامعه ایران شاهد آن هستم، وفور اظهار نظرهای غیرعلمی و غیرکارشناسی در حوزه بی پناه امنیت است، گویا عدهای دیواری کوتاهتر از امنیت را برای تخریب نظام نمییابند. عده از قشر فوتبالیست، بازیگر ،اقتصاددان، راننده تاکسی، کارمند، و … حق خود میداند که در سایه همین امنیت هر آنگونه که میل دارد در مورد این حوزه اظهار نظر کند، اما در مقابل اظهار نظر هرکسی در خارج از حیطه کاری خود در مورد حرفهاش را کاری غیرتخصصی و دخالت قلمداد میکند! اگر قانون گذار به شکلی الزام آور و دارای ضمانت اجرایی مناسب، قانونی کاربردی را در زمینه صیانت روانی از امنیت آفرینان کشور وضع کند ،شاید تا حدودی جلوی التهاب آفرینیهای این چنینی در سطح جامعه گرفته شود.

 


کد خبر: 33631

دیدگاهتان را بنویسید